مشاوران پدیدار

مشاوران پدیدار در راستای بهبود کیفیت زندگی جهت بالا بردن کیفیت سلامت روان خانواده ها و آموزش به آنها در نحوه برقراری ارتباط ، خود شناسی ، تربیت و فزندو بساری از موارد دیگر سعی به ارائه خدمات دارد .

نویسندگان

۲۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مشاوره تلفنی» ثبت شده است

فریاد زدن کودک

مسئله تربیت فرزند یکی از مواردی است که والدین باید به آن بسیار توجه کنند . از آنجایی که کودکان و نوجوانان رفتاری دارند که در نظر والدین خطا است و یا مشکل دارد ولی در بسیاری از موارد والدین هستند که رفتار نامناسبی در برخورد و یا تربیت فرزند خود نشان می دهند .

 

کودکان و نوجوانان طاقت کمی دارند و امکان دارد تصمیماتی عجولانه بگیرند ، درخواستی نامعقول داشته باشند چرا که به جای تفکر و رفتار منطقی بیشتر احساسی عمل می کنند . در این موارد شاید غر بزنند ، فریاد بزنند ، زود خسته شوند ، گریه کنند و در کل رفتاری نشان دهند که زیاد منطقی به نظر نرسد.

دلایل فریاد زدن کودک؟

در مورد فریاد زدن کودکان و نوجوانان والدین بهتر است که رفتاری مشابه آنها و یا رفتاری که سبب ادامه بگو مگو یا فریاد های بیشتر شود نشان ندهند. برخی کودکان در صورت برخورد صریح والدین بیشتر لج می کنند و برخی دیگر در صورتی که واکنشی نبینند یا احساس کنند که به آنها توجه نمی شود رفتار نامناسب خود را ادامه و یا بیشتر می کنند .

کودکان چرا فریاد می زنند؟

بهتر است ابتدا والدین دلایل فریاد زدن کودکان را بفمند و سپس برای آن راه حل در نظر بگیرند چرا که دلیل هر فریاد زدنی با دیگری فرق دارد .کودکان در چندین حالت ممکن است فریاد بزنند :

  • 1-      در حالتی که با درخواست آنها موافقت نشود . در مواردی که احساس کنند به آنها توجه نمی شود .
  • 2-      در حالتی که سیستم دفاعی بدنشان واکنش نشان دهد که با فریاد زدن نیاز به کمک را در خواست می کنند

 

راهکار فریاد زدن کودک

در این موارد والدین میتوانند :

  • 1-      با کودک صحبت کنند و با پرسش او را متوجه کنند که تصمیمش مناسب است یا خیر؟  یا دلایل درخواستش را بپرسند چرا که همیشه امکان دارد والدین نیز اشتباه برداشت کند . به او توجه کنند ، نوازش کنند و بفهمانند که همیشه او را دوست دارند .
  • 2-      در این موارد باید به او توجه کرد و به او کمک کرد

مشاوره تلفنی

lal

در مواردی که دلیل فریاد زدن کودک را متوجه نمی شوید بهتر است از مشاور روان شناس کودک و نوجوان کمک بگیرید. در مواردی نیز که مراجعه به این روان شناسان متخصص سخت است می توانید از طریق مشاوره تلفنی راهنمایی دریافت کنید .

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۰ آبان ۹۶ ، ۱۳:۰۲
  • ۱۹۸ نمایش
  • مشاوران پدیدار

مشکلات جنسی نوجوانان

دوره نوجوانی و بلوغ یکی از دوره های بحرانی زندگی می باشد که طی آن فرد از دوران کودکی به دوران جوانی در حال انتقال است. از انواع بلوغ می توان به بلوغ جنسی ، بلوغ فکری و بلوغ جسمی نام برد. در سنین نوجوانی ، نوجوان بهتر درک می کند ، بیشتر فکی می کند و سعی می کند تصمیماتش را به کمک منطق نیز بسنجد. چرا که همین نوجوان در دوران کودکی رفتارش بیشتر بر مبنای احساسات بوده ولی اکنون حس بالغ شدن به او دست داده و نه تنها دوست دارد که تصمیماتش را بر اساس منطقش بگیرد بلکه دوست دارد این اتخاذ تصمیم ها از طرف اطرافیان و والدینش نیز محترم شمرده شود .

بلوغ نوجوان

نوجوانان با توجه به بلوغ فکری که در این دوران دارند دوست دارند خودشان را آدم بزرگ تلقی کرده و رفتاری مانند بزرگتر ها نشان دهند ، در جمع آنها حضور یابند ، نظر بدهند و دیگران نیز به نظراتشان توجه کنند . دختران نوجوان بیشتر با رفتار هایی در پی گرفتن توجه و پسران نوجوان خواستار استقلال هستند .

تفاوت نوجوان پسر و نوجوان دختر

یکی دیگر از انواع بلوغ ، بلوغ جنسی است که در راستای بلوغ جسمی نوجوانان می باشد. نوجوان در این دوره اندامش بخصوص اندام های جنسی اش رشد بیشتری نسبت به گذشته خواهد داشت. در این مراحل پدر و مادر ها باید در مورد مشائل جنسی و اندام های بدنشان با آنها صحبت کنند و یا با مراجعه به مشاوران متخصص از آنها کمک بخواهند چرا که اگر این کار انجام نشود و یا به درستی پیگیری نشود عواقب بسیار مخربی مانند : گمراهی جنسی ، ارتباطات غیر مشروع ، روابط جنسی خطر ناک و خطر ابتلا به بیماری های جنسی مانند هپاتیت و ایدز  ، انزجار و تنفر از رابطه با همسر و خطرات دیگر بشود .

مشاوره تخصصی کودک و نوجوان

همواره کمک گرفتن از یک مشاور می تواند حل مسائل را برای خانواده ها و والدین بسیار آسان تر بکند . مشاوره تلفنی در زمینه آموزش مسائل جنسی می تواند یک راهکار ساده ، کم هزینه ، به صرفه باشد.

  • مشاوران پدیدار

کودک آزاری

۰۷
آبان

کودک آزاری چیست؟

یکی از اقشار آسیب پذیر جامعه کودکان هستند. به دلیل قدرت بدنی پایین تر و ساده لوحی و زود باوری میتوانند به شدت در معرض خطر قرار گیرند . در حال حاظر مسئله کودک آزاری در بسیاری از کشور ها نه تنها به عنوان یک عمل غیر انسانی مطرح نمی شود بلکه به طریقی جزیی از فرهنگ نیز شده است. ازدواج با دختران در سنین پایین می تواند یکی از این موارد باشد .

کودک آزاری جنسی

کودک آزاری بیشتر به صورت فیزیکی نمود پیدا می کند که تنبیه بدنی ، کار کشیدن  و حتی تجاوز جنسی را شامل می شود .در برخی کشور ها میزان تجاوز جنسی بسایر بالا است که کشور هایی مانند سوئد و سویس در صدر این جداول هستند . به این دلیل که  تو حتی در مواردی که یکی از زوجین تمایل به رابطه جنسی نداشته باسد و طرف دیگر او را مجبور به این کار کند میتواند به عنوان یک پرونده تعارض جنسی مطرح شود . در حالی که در بسیاری از کشور های خاورمیانه ازدواج با دختران زیر 12 سال جزو فرهنگ آن کشور می باشد .و رابطه جنسی اجباری هیچ مشکلی ندارد.

در مورد کودک آزاری نیز بسیاری از موارد به دلیل تعصبات خانواده و والدین ، تعرضات جنسی گزارش نمی شوند و یا اگر هم گزارش شوند در بساری از موارد وجود شواهد این کار پرونده را بسیار مشکل تر می کند . پس آمار رسمی در کشور ها در باره پرونده کودک آزاری به هیچ عنوان نمی تواند به عنوان یک معیار مناسب برای تشخیص شرایط مناسب و یا نا مناسب کودکان در آن جامعه باشد .

راهکار مقابله با کودک آزاری

یکی از راهکار های مقابله با این پدیده آموزش مسائل جنسی به کودکان و نوجوانان است. آگاه کردن کودکان و نوجوانان به اندام های شخصی و در جریان گذاشتن خانواده در صورتی که فردی تمایل به تماس لمسی و یا دیدن آن بخش ها را داشت  میتواند کودک آزاری را به طور چشمگیری در یک جامعه کاهش دهد. در 80 درصد موارد کسانی که کودک آزاری کرده اند از آشنایان کودک و 20 درصد موارد افراد ناشناس بوده اند.

مشاوره تلفنی

در صورتی که از نحوه صحیح آگاه کردن کودک در باره اندام شخصی اش آگاهی ندارید و یا نیاز به مشاوره دارید میتوانید با متخصصان روانشناس کودک و نوجوان این مسئله را مطرح کنید و راهنمای بگیرید.

 

 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۷ آبان ۹۶ ، ۱۴:۵۸
  • ۱۶۲ نمایش
  • مشاوران پدیدار

می خواهم ترک تحصیل کنم


اگر این حرف را از فرزند خود شنیده اید به سادگی از آن نگذرید . قصد کردن برای ترک تحصیلی در کودکان و نوجوانان ممکن است به دلایل مختلفی باشد:


1-      اختلالات رفتاری و روانی


برخی کودکان و نوجوانان به دلیل اینکه اختلالاتی مانند بیش فعالی و یا اوتیسم  و یا ... دارند نمی توانند به صورت مناسب روی مطالب درسی تمرکز کنند . این عدم توانایی در تمرکز ممکن است سبب شود که مفاهیم درسی را یاد نگیرند و در زمان آزمون ها و یا درس پاسخ دادن نتوانند نتایج قابل قبولی بگیرند . این عامل می تواند محرکی برای تقاضای ترک تحصیلی شود .

2-      بهره هوشی پایین تر


همه افراد IQ یکسانی ندارند و در این بین برخی از افراد دارای پتانیسل فراگیری هوشی بالاتر و برخی پایین تر هستند . ممکن است یک نفر یک مطلب را بکبار بخواند و آن را حفظ کند و لی نفری دیگر همان مطلب را بارها بخواند ولی نتواند آن را حفظ کند . برخی از کودکان و نوجوانان به دلیل داشتن بهره هوشی پایین تر از تلاش دست بر می دارند و اقدام به ترک تحصیل می کنند .

3-      شرایط خانوادگی و اقتصادی 

مسخره شدن شاگردانی که نمره پایین تری در امتحانات می گیرند می تواند یکی از دلایل ترک تحصیلی آنها باشد . برخی دانش آموزان به دلیل شرایط اقتصادی و یا خانوادگی از امکانات مناسبی جهت درش خواندن و گرفتن نمرات مناسب محروم هستند . برخی خانواده ها حتی نمی توانند هزینه تحصیل فرزندشان را بپردازند .

شاید همه ما با پدیده کودکان کار در چهار راه ها و یا خیابان های شلوغ برخورد کرده ایم . برخی از این کودکان کار ترک تحصیل کرده اند . اگز از آنها بپرسیم که چرا این کار را انجام داده اند شاید بگویند که سرپرست خانوار هستند ویا برای کمک به مخارج خانواده به والدینشان کمک می کنند. در مجموع شرایط خانوادگی و مسائل اقتصادی از مهمترین عوامل ترک تحصیلی کودکان و نوجوانان است .


مشاوره تلفنی با روانشاسان متخصص در زمینه کودکان کار


در راستای بالا بردن کیفیت روان و سلامتی جامعه مشاوره روانشناسی با خانواده هایی که فرزندانشان را به ترک تحصیل تشویق می کنند  پیشنهاد می شود . یک روان شناس متخصص خوب می تواند والدین را به ادامه تحصیل فرزندشان ترغیب کند و از عواقب بسیار مخرب ترک تحصیل آگاه سازد . بنیاد های خیره و مراکز حمایت از کودکان کار نیز به صورت گسترده روی موضوع ادامه تحصیلی کودکان کار فعالیت می کنند .

 

  • مشاوران پدیدار

لجبازی نوجوان

از آنجایی که بعد از دوران کودکی مرحله توجه به استقلال و تصمیم گیری های شخصی است در نتیجه نوجوان دوست دارد که خودش تصمصم گیری کند . در اغلب موارد کودکان از طریق بهانه گیری و غر زدن لجبازی خود را نشان می دهند و یا بر سر یک سری مسائل پا فشاری می کنند ولی نوجوانان به دلیل نیاز به استقلال و توجه به آنها و احترام به تصمصماتشان لجبازی می کنند .

نوجوان به دلیل بلوغ فکری و جنسی و ترشهات هورمون ها دوست دارد که بیشتر در معرض توجه قرار گرفته و به تصمیماتش احترام گذاشته شود .

لجبازی پسران

پسران به دلیل غرور و اینکه نشان بدهند دیگر مستقل شده اند و می توانند تصمیم گیری کنند بر سر تصمیماتشان لجاجت می کنند . در این موارد والدین باید با آرامش با این مسئله برخورد کرده و بتوانند با کودک صحبت کنند و فرزندشان را بشنوند . ایجاد تشنج در محیط خانواده و برخورد شدید و لحن مبارزه طلبانه بسیار میتواند غیر سازنده بوده و همچنین عواقب مخربی نیز داشته باشد . ترک خانواده ، گوشه گیری ، عقده های روانی ، از بین رفتن صمیمیت در بین خانواده میتواند برخی از این موارد باشد .

لجبازی دختران

دختران چون بیشتر شیفته توجه هستند و ناز کردن را دوست دارند بیشتر به خاطر این موارد لجبازی می کنند . برخلاف پسر ها که مسئله استقلال محور لجبازی است در دختران دیده شدن بزرگترین دلیل لجبازی می باشد . در این موارد باید به دختر توجه کنید که این توجه می تواند به همراه خواسته او یا صحبت در باره عدم قبول خواسته او باشد. صحبت کردن موثر ترین راه در برطرف کردن لجبازی است هم در دختران و هم در پسران .

مشاوره تلفنی

به طور کلی لجبازی یک واکنش غریزی است . نحوه برخورد با کودکان و نوجوانان لجباز را میتوانید از مشاوران متخصص پرسیده و از راهنمایی های متخصصان روانشناس کودک و نوجوان استفاده کنید . مشاوره تلفنی می تواند یکی از موثر ترین و راحت ترین روش های  جهت کسب اطلاعات بیشتر در زمینه مشاوره تلفنی باشد  .

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۲ آبان ۹۶ ، ۱۱:۲۶
  • ۱۵۲ نمایش
  • مشاوران پدیدار


تشخیص ، دلایل و درمان بیش فعالی در کودکان


کودکان بیش فعالی همه از شرایط یکسانی برخوردار نیستند چه از نظر شدت و ضعف بیماری و چه از لحاض محیط که در آن زندگی میکنند


بعضی کودکان متاسفانه به خاطر نبود امکانات و والدین آگاه هرگز کسی به مشکل آنها پی نبرده و این اختلا منجر به مشکلات زیادی برا آنها در طول مسیر رشد نوجوانی و جوانی میگردد و حتی در زمان بزرگسالی هم آن را همراه خواهند داشت


دلایل بیش فعالی در کودکان


دلایل بیش فعالی در اکثر موارد ژنتیکی بوده و البته موارد مربوط به تغزیه و مشکلات ساختاری نیز میتواند منجر به بیشفعالی گردد


درمان کودکان بیش فعال


درمان بیش فعالی باید از همان سنین کودکی آغاز شود و این مستلزم این است که تشخیص بیش فعالی در کودکان به موقه توسط والدین و یا روانشناس متخصص کودک انجام شود تا دوره درمان کودک آغاز شود ، درمان از روش های متفاوتی همچون رفتار درمانی ، بازی درمانی ، دارو درمانی و ... اتفاق می افتد که صد البته همت والدین را می طلبد .


روانشناس کودکان بیش فعال


در مسیر درمان کودکان بیش فعال علاوه بر صبر و حوصله پدر و مادر باید یک روانشناس متخصص کودک همراه والدین باشد تا هم بتواند مسیر درمان را مشخص کند و هم با دادن آگهی به والدین از برخورد های غلط با کودک جلوگیری کند

از دیگر وظایف روانشناس کودک تعامل مستقیم با خود کودک بوده تا بتواند روند تغیرات را دنبال کرده و شرایط کودک را به درستی ارزیابی کند



میتوان برای روند درمان به مرکز مشاوره مراجعه کنید و یا از طریق مشاوره تلفنی حضور یک مشاور متخصص کودک و نوجوان را در کنار خود داشته باشید تا بتوانید مسیر درستی طی کنید . 


در این میان کودکان خودشان بیشترین سختی را تحمل میکنند و باید پدر و مادر آنها را درک کرد و در تمام شرایط در کنار آنها بمانند و نباید تحت تاثیر پرخاشگری های بعضی کودکان کنترل رفتار خود از دست دهند و با کودک برخورد غلط و از روی خشم انجام دهند .

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۷ مهر ۹۶ ، ۲۲:۲۲
  • ۲۸۵ نمایش
  • مشاوران پدیدار


وقتی پای عشق به میان می‌آید، حکم قطعی صادر کردن آسان نیست. ساختن یک رابطه و ماندن در آن، بسته به شرایط شما، شخصیت هر دو نفرتان و نیازهایی که دارید می‌تواند زمین تا آسمان تفاوت پیدا کند. انگار با وارد شدن به دنیای عشق به یک هزارتوی ناشناخته وارد می‌شوید اما کافی نبودن شناخت‌مان از این رابطه به معنای ناتوانی در پیش‌بینی کردن آینده آن نیست. روانشناسان می‌گویند گرچه در چنین مواردی نمی‌توانیم حکمی قطعی و صددرصدی ارائه دهیم اما با بودن یا نبودن برخی از معیارها می‌توانیم حدس‌هایی در مورد آینده یک رابطه بزنیم. پس پیش‌بینی‌های ما را در ادامه این صفحه بخوانید و بعد در مورد رابطه‌ای که به آن وارد شده‌اید اما نمی‌توانید دل از آن بکنید، قضاوت‌کنید.


قصه از کجا شروع شده است؟
ماجرای اهمیت اختلاف سنی و تاثیرگذار بودنش بر آینده 2 نفر از سال‌های دور آغاز شده و هنوز هم ادامه دارد. در آن سال‌ها، مردها نان‌آور خانه بودند و وارد شدنشان به یک رابطه مستلزم توانایی‌شان برای اداره خانواده بوده است اما زن‌ها از آنجا که زودتر توانایی مدیریت خانه را به دست می‌آوردند و از نظر روانی سریع‌تر بالغ می‌شدند، می‌توانستند در سنی پایین‌تر به خانه بخت بروند و بر همین اساس، مردها معمولا در طول نسل‌ها از همسران‌شان بزرگ‌تر بودند. شاید در قرن حاضر تعریف تازه‌ای از نقش‌ها و مسئولیت‌ها ایجاد شده باشد اما هنوز هم این تفکر تا اندازه‌ای جریان دارد و اختلاف سنی یکی از پیش‌آگهی‌های مهم در ساختن زندگی مشترک است.

 

از طرف دیگر بررسی‌های روانشناسان نشان می‌دهد زن‌ها زودتر از مردها به بلوغ فکری می‌رسند و به همین دلیل اگر مرد چند سالی از همسرش بزرگ‌تر باشد، رابطه آنها با تعادل بیشتری ادامه پیدا می‌کند. البته لازم است بار دیگر تاکید کنیم که این قانون در مورد همه و در هر شرایطی صادق نیست.

فاصله سنی دردسرساز شده؟
اختلاف سنی یکی از موضوعات بحث برانگیز در ازدواج است. معمولا روانشناسان معتقدند فاصله سنی بین 4 تا 8 سال، فاصله‌ای ایده‌آل است و اگر دو طرف بیشتر از 12 سال با هم اختلاف سنی داشته باشند، احتمال بروز اختلافات و چالش‌ها میان‌شان بیشتر است.  بر اساس این نگاه، قرار نیست همه ازدواج‌هایی که با وجود فاصله سنی کمتر یا بیشتر ایجاد می‌شوند، محکوم به شکست باشند اما آمارها نشان می‌دهد احتمال شکست در میان زوج‌هایی که در این محدوده امن قرار ندارند، بیشتر است و از آنجا که شما هم یک دهه با هم فاصله سنی دارید، ممکن است این تفاوت دلیل ایجاد برخی از مشکلات میان‌تان باشد.

نکند پشیمان شوید؟
در سنین 18 تا 25 سالگی، تغییرات شخصیتی با سرعت رخ می‌دهد. در این دوره فرد از نوجوانی به جوانی وارد شده و نیازها و نگرش او دستخوش تحول گسترده‌ای می‌شود. درحالی که فردی که تازه از نوجوانی گذشته و پا به دنیای جوانانی گذاشته نیازها و اولویت‌های دیگری برای زندگی دارد، فردی که در پایان سال‌های جوانی و نزدیک به میانسالی بسر می‌برد، زندگی را به شکلی دیگر نگاه می‌کند. همین تفاوت در نگاه و حتی در نیازهای این دو نفر می‌تواند اختلافاتی را میان‌شان ایجاد کند. شاید با وجود علاقه‌ای که از آن حرف می‌زنید، دنیای متفاوت شما باعث شدت گرفتن اختلافات‌تان باشد و هیچ‌کدام‌تان برای بیشتر شدن بحث‌ها و فاصله میان‌تان واقعا مقصر نباشید. شاید اگر در 30 سالگی این زندگی مشترک را آغاز می‌کردید، تنش‌های کمتری را تجربه می‌کردید یا در صورت زیاد بودن اختلاف نظرها، زودتر به فکر قطع رابطه می‌افتادید. شما در سنی که هیجانات‌تان در اوج است وارد این رابطه شده‌اید و به همین دلیل درحالی که خودتان از مشکلات‌تان آگاهید در برابر ندای منطق مقاومت می‌کنید و حاضر به ترک این رابطه نمی‌شوید. از یک سو منطق‌تان می‌گوید رابطه باید قطع شود اما از سوی دیگر عواطف، شما را به ادامه دادن وادار می‌کند. اما واقعیت این است که منطق رابطه زندگی را به پیش می‌برد و در گذشت سال‌ها، عواطف کمرنگ و کمرنگ‌تر می‌شوند. پس سعی کنید رابطه‌تان را روی ستون‌های ناپایدار هیجان‌ها و احساساتی که حالا از نظرتان مهار ناپذیرند نسازید و به دنبال دلایلی منطقی برای ماندن در این رابطه یا خارج شدن از آن باشید.

با هم از چه حرف می‌زنید؟
گفتیم که بزرگ‌تر بودن مرد از زن احتمال موفقیت در زندگی را بیشتر می‌کند اما این اختلاف سنی نباید تا آنجا پیش رود که شکافی میان این دو ایجاد کند. روانشناسان معتقدند زن و شوهر نباید یک دوره تحولی کامل با هم فاصله داشته باشند. برای مثال زن نباید در آخر جوانی یا سال‌های آخر نوجوانی باشد و مرد در سال‌های آخر جوانی یا اوایل میانسالی بسر ببرد. در چنین شرایطی نگاه دو طرف به رابطه و انتظارات‌شان از آن بسیار متفاوت خواهد بود و این تفاوت‌ها مایه اختلافات و تنش‌ها در زندگی مشترک خواهد شد. تفاوت دوره زندگی، حتی خاطرات و نیازهای آدم‌ها را متفاوت کرده و زوجی که بیش از یک‌دهه با هم اختلاف سنی دارند را درگیر تنش می‌کند.

عشق ساختنی است نه پیدا کردنی
عشق واقعی رسیدن به این احساس خوشایند است که من پاسخ نیازهایم را در این رابطه گرفته‌ام. در این شرایط فرد می‌تواند برای ماندنش در زندگی مشترک دلایلی بیاورد، برای مثال بگوید توجهش به من زیاد است چون به موقع به خانه می‌آید، به من احترام می‌گذارد چون مرا با اشتیاق و کلمات مناسب به دیگران معرفی می‌کند و... اگر احساس می‌کنید در این رابطه به آنچه به دنبالش بوده‌اید رسیده‌اید و برای ادامه دادن می‌توانید دلایلی منطقی را فهرست کنید، می‌توانید نام‌تان را در گروه عاشق‌ها وارد کنید اما هرگز نگویید با وجود همه تلخی‌ها و مشکلات دوستش دارم. احساس دوست داشتن قرار است به زندگی شما رنگ تازه‌ای دهد، نه اینکه زندگی را به کام‌تان تلخ‌تر کند.


چرا اینقدر درد می‌کشید؟
 جدا شدن از چنین رابطه‌ای آسان نیست اما اگر درد بی‌اندازه‌ای که این جدایی در شما ایجاد می‌کند دلیل ماندن‌تان است باید موضوع را با دقت بیشتری بررسی کنید. باید ببینید چرا جدا شدن برای‌تان اینقدر دردناک است و چرا نمی‌توانید از مرحله اول رابطه که همان احساس شدید خوش آمدن است کنده شوید. شاید ویژگی‌های شخصی شما و زندگی گذشته‌تان در این زمینه تاثیرگذار باشد. اما طولانی شدن رابطه هم می‌تواند کار را برای‌تان مشکل کند. 4 سال زمان زیادی است و معمولا گفته می‌شود یک رابطه از نقطه صفر تا زمان ازدواج بهتر است حداکثر 3 سال طول بکشد. تجربه نشان می‌دهد اگر دو طرف یک رابطه بعد از گذشت سال‌ها به نتیجه‌ای برای آینده رابطه نرسند، ارتباط‌شان وارد چرخه معکوسی می‌شود و نه‌تنها مشکلات میان آنها را بیشتر می‌کند بلکه توان‌شان برای مقابله با این مشکلات یا خارج شدن از رابطه را هم پایین می‌آورد. شاید بهتر باشد با کمک یک روانشناس موضوع را بررسی کنید و ببینید چه عوامل عاطفی‌ای شما را درگیر این رابطه نگه می‌دارند و چه عوامل منطقی باعث می‌شوند در کنار او بمانید. یادتان نرود با وارد شدن به یک رابطه عاطفی ما نوعی آزمون و خطا را آغاز می‌کنیم و اگر نمی‌توانید بعد از به خطا رسیدن آزمون‌تان از چنین رابطه‌ای دل بکنید، بهتر است هرگز به آن وارد نشوید.
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۲۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۲۳
  • ۱۹۸ نمایش
  • مشاوران پدیدار

دست نزن عزیزم

۲۴
ارديبهشت


" دست نزن عزیزم" بسه دیگه! مگه نمی گم نکن! یکی از آن روزهای وحشتناکی را در نظر بگیرید که ترفندهایتان بی اثر مانده و کودکِ شما هر آتشی دلش می خواسته سوزانده است.

دست زدن به وسایل
یکی از آن روزهای وحشتناکی را در نظر بگیرید که ترفندهایتان که به طور معمول موثر واقع می شد، بی اثر مانده و کودک نوپای شما هر آتشی دلش می خواسته سوزانده است. و هر چه می گویید " بسه دیگه! مگه نمی گم نکن! " گوشش بدهکار نیست. در نهایت از کوره در می روید و صدایتان را بلند می کنید و البته کو گوش شنوا؟! اما از دید کودک ،او با شیطنت های خود موفق شده ، توجه والدینش را جلب کند و برای وی راه جلب توجه ( مثبت یا منفی) مهم نیست .ممکن است گاهی اوقات به خودتان افتخار کنید که خونسردی خود را حفظ کرده و حتی داد و فریاد هم به ذهنتان خطور نمی کند و فقط می گویید " دست نزن عزیزم" اما باز هم گوش شنوایی در کار نیست. پس چه باید کرد؟

وقتی کودک مرتکب خطایی شد چگونه باید با او حرف زد؟ برای این که بتوان کودک را به سمت رفتار مناسب سوق داد، باید برخورد صحیح با کودکان را یاد گرفت. هنگامی که قصد دارید با کودکتان صحبت کنید ، باید به نوع و چگونگی حرف زدنتان بیندیشید زیرا بچه ها به وضعیت، حرکات بدن، اضطراب، نگرانی، لحن و بلندی صدایتان هم توجه می کنند.

هنگام گفتگو با کودکان باید نقش بازی کنید، همه چیز را بزرگ جلوه داده و در مورد آن ها اغراق کنید. با اعتماد به نفس با او صحبت کنید . گاهی اوقات که خواسته شما و کودکتان با هم متفاوت است ، خود را سوم شخص خطاب کنید تا بتوانید مانع جنگی تمام عیار شوید مثلا بگویید" مامان می خواد دستاتو بشوره".


لحن قاطع


وقتی کودک مرتکب خطایی شد باید با لحنی قاطعانه با او صحبت کنید:
* داد و فریاد نکنید ولی در قبال رفتار بد با لحنی محکم صحبت کنید.


* خم شوید به اندازه ای که هم قد او شده و بلندی قامت شما ، بچه را نترساند و مستقیم به چشم هایش نگاه کنید ، چرا که اگر از بالا به او دستور بدهید، حرفتان را نادیده می گیرد.

* اگر کودک خواست رویش را برگرداند و برود، دست های او را بگیرید تا مستقیم به شما نگاه کند. به او بگویید" لطفا به من نگاه کن"

* نباید در لحن صدا و حرکات شما اثری از خشونت و تهدید باشد.

* با لحنی آرام ، قاطع و محکم صحبت کنید. بهتر است این لحن را با عصبانیت ، تهدید ومعامله اشتباه نگیرید. وقتی با این لحن با فرزندتان صحبت کنید، کوچک ترین تردیدی برایش باقی نمی ماند که راهی جز اطاعت ندارد زیرا آنان به سرعت متوجه نارضایتی شما می شوند.

* به آرامی، روشنی و با لحنی آمرانه به او بگویید چه کار خطایی انجام داده است: " اجازه نداری کسی رو بزنی و ازت می خوام که دیگه این کار رو تکرار نکنی"

* مودب باشید.اگر بچه در پاسخ به شما بر سرتان فریاد کشید، شما با صدای بلند جواب ندهید، وگرنه در این مسابقه هر دوی شما بازنده می شوید.

حرف زدن با لحنی قاطع به طرز معجزه آسایی موثر واقع می شود. بهتر است بدانید گاهی صدای آرام، قاطع و حرکات مطمئن شما برای انتقال پیام به کودک کافی است. زیرا به آنان این پیام را می دهد که خط قرمزهایی وجو دارند که او نمی تواند پا را از آن ها فراتر بگذارد. علاوه بر این ، بین رفتار بد کودک و شخصیتِ وی تفاوت قائل شوید و برچسبی به وی نزنید زیرا آن چه ناپسند است ، رفتار اوست نه خود او. مثلا به او نگویید بچه بد یا تنبل. وقتی شخصیت بچه را هدف قرار می دهید، او احساس بی ارزشی و پوچی می کند، خشمگین می شود و می ترسد اما هدف اصلی ما این نیست.

لحن تأیید
وقتی کودک خوش رفتار است از او تعریف کنید. آخرین باری که از فرزند خود تعریف و تمجید کرده اید چه زمانی بوده است؟ برای کودکان نوپا نیم ساعت آرام نشستن و شلوغ نکردن مدتی بسیار طولانی است و اگر این مدت از نظر شما کوتاه و بی اهمیت باشد و به همین دلیل هم از او تعریف نکنید ، احساس می کند به او بی توجهی کرده اید. پس باید چه کار کند تا توجه شما را جلب نماید؟ مثل این که بهتر است گریه برادر کوچک ترش را درآورد تا مادر به او توجه کند. توجه منفی از نظر کودک نوپا بهتر از بی توجهی است.

با تعریف و تمجید می توانید کودک را به سمت رفتار مناسب سوق دهید. در تعریف و تمجید از کودک ، حد و مرزی قائل نباشید. تعریف از او به خاطر رفتار خوب، او را پررو یا لوس نمی کند و کارِ خوب هم فقط شاخ غول شکستن نیست. بسیاری از والدین با خود می گویند، تا کودک سرگرم بازی است و خرابکاری نمی کند بهتر است به کارهایم برسم و به خاطر این رفتار از او تعریف نمی کنند.

وقتی از کودکتان تعریف می کنید، صدایتان باید بلند ، پرهیجان و حاکی از لذت و خرسندی باشد. حتی می توانید دست بزنید یا هورا بکشید. احساس خود را نیز بیان کنید:" آفرین پسر خوب! خیلی کارت رو خوب انجام دادی، کمک بزرگی به من کردی"
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۲۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۱۷
  • ۳۳۷ نمایش
  • مشاوران پدیدار

توصیه‌هایی برای والدین و مدارس

تحقیقات نشان داده‌اند کودکانی که با خشونت، رویدادهای تهدیدآمیز زندگی، و ناکامی‌های آسیب‌زا مواجه هستند، بیشتر در معرض خطر افسردگی، سوءمصرف الکل و مواد مخدر، و خودکشی قرار دارند. به دنبال فجایعی چون حمله‌ی تروریستی یازده سپتامبر، تیراندازی در مدرسه، بلایای طبیعی یا حتی بحران فردی، این احتمال وجود دارد که دانش‌آموزان، نشانه‌های هشداردهنده‌ی تمایل به خودکشی بروز دهند. والدین و کارکنان مدرسه، خصوصاً باید نسبت به کودکان و جوانانی که به خاطر موقعیت و شرایط شخصی، آسیب‌پذیرتر هستند، هوشیارتر باشند. این موضوع شامل نوجوانانی می‌شود که مسائلی مانند ضرر و فقدان شخصی، آزار یا واقعه‌ی آسیب‌زایی را قبلاً تجربه کرده اند یا آن دسته از جوانانی که از افسردگی یا دیگر بیماری‌های روانی رنج می‌برند. نوجوانانی که دارای این نشانه‌های مخاطره‌آمیز هستند و آنهایی که فاجعه‌ی دیگری را یا خود مستقیماً تجربه کرده با شاهد آن بوده‌اند، بیشتر آسیب پذیر هستند.

هر چند بیشتر کودکان و نوجوانانی که تمایل به خودکشی دارند، خودشان به متخصص مراجعه نمی‌کنند، اما علائم هشداردهنده را به همسالان خود، والدینشان و یا کارکنان معتمد مدرسه نشان می‌دهند. هرگز این نشانه‌ها را نادیده نگیرید. خودکشی با یک مداخله‌ی به‌جا و مناسب قابل پیشگیری است. علائم هشدار دهنده ممکن است خود را بلافاصله بعد از مصیبتِ پیش‌آمده نشان ندهند، بنابراین، در هفته‌های پس از حادثه‌ی ناگوار، والدین و کارکنان مدرسه باید شنوندگان و مشاهده‌کنندگان دقیقی باشند. در زیر، رهنمون‌هایی به منظور مداخله در وضعیتِ دانش‌آموزانی که متمایل به خودکشی هستند، آورده شده است.


نشانه‌های هشداردهنده‌ی خودکشی جوانان

۱. یادداشت‌های خودکشی: این یادداشت‌ها نشانه‌های واقعی خطر هستند و باید جدی گرفته شوند.

۲. تهدیدها: تهدیدها ممکن است مستقیم («من می‌خواهم بمیرم.»، «من خودم را می‌کشم.») یا متأسفانه، غیرمستقیم («دنیا بدون وجود من بهتر خواهد بود.»، «در هر صورت کسی دلش برای من تنگ نخواهد شد.») باشد. در نوجوانان، نشانه‌ها و سرنخ‌های غیرمستقیم می‌توانند از طریق جوک و شوخی یا از خلال منابع موجود در تکالیف مدرسه، به‌خصوص در شکل نگارش خلاق یا آثار هنری، خود را نشان دهند. نوجوانان و افرادی که نگاهی عینی‌تر به دنیا دارند، ممکن است نتوانند احساسات‌شان را در قالب کلمات بیان کنند، در عوض احتمال دارد نشانه‌های غیرمستقیمی به شکل اقدام عملی، یعنی رفتار خشونت‌آمیزی که غالباً توام با تهدید به خودکشی یا دیگرکُشی است، از خود نشان دهند.

۳. تلاش‌های پیشین: اغلب بهترین پیش‌گوی آینده، رفتارهای گذشته است که می‌تواند نشان‌دهنده‌ی یک روش مقابله با رویدادهای زندگی باشد.

۴. افسردگی (ناامیدی/درماندگی): وقتی نشانه‌های افسردگی دربرگیرنده‌ی افکار فراگیر ناامیدی و درماندگی باشد، به احتمال زیاد کودک یا نوجوان بیشتر در معرض خطر خودکشی قرار دارد.

۵. افسردگی پنهان: رفتارهای پرخطر می‌توانند شامل پرخاشگری، استفاده از اسلحه، مصرف الکل و مواد باشند.

۶. تمهیدات نهایی: این رفتار شکل‌های مختلفی دارد. مثلاً در نوجوانان، به شکل بخشیدن وسایلی که برای آنها بسیار باارزش است مثل جواهرات، لباس، مجلات یا عکس، صورت می‌گیرد.

۷. تلاش برای آسیب رساندن به خود: رفتارهای مبتنی بر آسیب به خود در میان کودکانِ سنین دبستانی اتفاق می‌افتد. رفتارهای خود-مخربِ رایج، شامل دویدن جلوی ماشین‌های در حال عبور، پریدن از بلندی‌ها و خراشیدن/ بریدن/داغ کردن بدن می‌شود.

۸. عدم توانایی در تمرکز یا تفکر عقلانی: مشکلاتی از این قبیل ممکن است در رفتارهای مربوط به کلاسِ درس کودکان، شیوه‌ی انجام تکالیف مدرسه، عملکرد تحصیلی، کارهای روزمره‌ی خانه و حتی محاورات منعکس شود.

۹. تغییرات در عادات فیزیکی و ظاهر: این تغییرات شامل عدم توانایی در خوابیدن یا مدام خوابیدن، اضافه کردن یا از دست دادن ناگهانی وزن، بی‌توجهی به ظاهر و پاکیزگی و نظافت و غیره است.

۱۰. تغییرات ناگهانی در شخصیت، دوستان و در رفتار: والدین، معلمان و همسالان اغلب بهترین ناظران و مشاهده‌گران چنین رفتارهای ناگهانی در دانش‌آموزان مستعد خودکشی هستند. این تغییرات می‌تواند شامل کناره‌گیری از مراودات اجتماعی عادی، افزایش غیبت از مدرسه، ترک فعالیت‌ها یا علاقه‌مندی‌های متدوال، و انزوا و کناره‌گیری اجتماعی باشد.

۱۱. موضوعات مرتبط با مرگ و خودکشی: این موضوعات ممکن است در نقاشی‌های کلاسی، نمونه کارها، خاطره‌نویسی و وقایع‌نگاری‌ها یا در تکالیف مدرسه خود را نشان دهند.

۱۲. طرح، شیوه، دسترسی: کودک یا نوجوان مستعد خودکشی ممکن است توجه بیشتری به تفنگ یا سایر انواع سلاح‌ها از خود نشان دهد، دسترسی‌اش به سلاح‌ها، قرص‌ها، و غیره بیشتر شده، و یا ممکن است در مورد طرحی برای خودکشی صحبت کرده یا تلویحاً به آن اشاره کند. هر چه طرح بزرگ‌تر باشد، احتمال آن نیز بیشتر می‌شود.


توصیه‌هایی برای والدین

۱. نشانه‌های هشداردهنده را بشناسید!

۲. از گفت‌وگو با فرزندتان نگران نباشید. صحبت در مورد خودکشی با فرزندانتان، آن‌ها را به فکر خودکشی نمی‌اندازد. در حقیقت، تمام شواهد موجود حاکی از آن است که گفت‌وگو با کودک، خطر خودکشی را کاهش می‌دهد. پیام این است: “کمک موجود است، خودکشی راه حل نیست.”

۳. ایمن سازی منزل در برابر خودکشی. چاقوها، قرص‌ها، و مهم‌تر از همه، اسلحه‌ها را از دسترس خارج کنید.

۴. از منابع جامعه و مدرسه استفاده کنید. این منابع می‌توانند شامل روان‌شناس مدرسه، کارکنان مداخله‌گر در بحران‌ها ، گروه‌های پیشگیری از خودکشی یا خطوط مستقیم تلفنی، یا متخصصان خصوصی سلامت روانی باشند.

۵. سریع اقدام کنید. اگر فرزندتان به شکلی نشان می‌دهد که به فکر خودکشی است، یا اگر حس غریزی‌تان به شما می‌گوید که ممکن است آنها به خود صدمه بزنند، سریع کمک بگیرید. فرزندتان را تنها به حال خود رها نکنید. حتی اگر وی انکار می‌کند «منظورش همان است»، پیش او بمانید. به او اطمینان خاطر مجدد بدهید. دنبال کمک‌های تخصصی باشید. در صورت لزوم، وی را به اورژانس بیمارستان ببرید تا اطمینان حاصل کنید که تا زمانِ انجام کامل ارزیابی‌ها و آزمایشات روانپزشکی مربوطه، او در محیطی امن قرار دارد.

۶. به صحبت‌های دوستان فرزندتان توجه کنید. آنها ممکن است به نگرانی‌های خود در مورد دوستشان به شکلی جزئی اشاره کنند اما راحت نباشند که مستقیماً در این مورد با شما صحبت کنند. باز و راحت برخورد کنید. سوال بپرسید.


توصیه‌هایی برای معلمان

۱. نشانه‌ها و علایم هشداردهنده را بشناسید.

۲. در مورد مسوولیت‌های مدرسه آگاه باشید. در صورت عدم هشدار به موقع به خانواده‌ها یا عدم نظارت مناسب بر وضعیت دانش‌آموز مستعد خودکشی، مدارس از سوی دادگاه مسوول شناخته می‌شوند.

۳. دانش‌آموزان را تشویق کنید که به شما اعتماد داشته باشند: اجازه دهید دانش‌آموزان بدانند که شما برای کمک، مراقبت و حمایت از آنها، آنجا هستید. آنها را تشویق کنید تا اگر خود یا فرد دیگری که می‌شناسند در فکر خودکشی است، نزد شما بیایند.

۴. دانش‌آموز را فوری ارجاع دهید: دانش‌آموز را نزد روان‌شناس یا مشاور مدرسه نفرستید. خود شما شخصاً او را نزد اعضای تیم بحران مدرسه ببرید. اگر چنین تیمی هنوز تعیین نشده است، مدیر، روان‌شناس، مشاور، پرستار یا مددکار اجتماعی را مطلع کنید. (و هرچه زودتر درخواست بدهید که مدرسه یک تیم بحران تشکیل دهد!)

۵. به تیم بحران ملحق شوید: شما اطلاعات ارزشمندی جهت کمک و همکاری دارید، بنابراین تیم بحران مدرسه قادر خواهد بود ارزیابی دقیق و صحیحی از خطر به‌دست بیاورد.

۶. از کودک حمایت و طرفداری کنید: بعضی اوقات مدیران، عوامل خطر و نشانه‌های هشداردهنده در یک دانش‌آموز خاص را کم برآورد می‌کنند. تا زمانی که مطمئن شوید کودک در امان است، از او حمایت و طرفداری کنید.


توصیه‌هایی برای کارکنان مدرسه و اعضای تیم بحران

کودکان و جوانانی که با آسیب‌های بسیار شدید، مثل حملات تروریستی در آمریکا یا تیراندازی در یک مدرسه مواجه بوده اند، ممکن است بیشتر در معرض خطر خودکشی باشند. این امر به ویژه در مورد نوجوانانی که فقدان شخصی، آزار یا حوادث آسیب‌زایی را در گذشته تجربه کرده‌اند یا از افسردگی و سایر بیماری‌های روانی رنج می برند، صدق می‌کند.

طی هفته‌های پس از یک بحران مهم، کارکنان مدرسه باید هوشیارتر بوده، دانش‌آموزانی را که ممکن است بیشتر در معرض خطر باشند شناسایی کرده و مراقب علایم هشداردهنده باشند.


توصیه‌ها

۱. با همکاران همکاری کنید. برخورداری از حمایت ومشاوره از سوی مدیر و یکی دیگر از کارکنان (شاید مربی بهداشت، مشاور، یا مددکار اجتماعی) هم اطمینان‌بخش و هم عاقلانه است.

۲. یک گزارشگر ویژه تعیین کنید. مدارس باید یک یا چند نفر را مشخص کنند تا تمام گزارش‌های معلمان، سایر کارکنان و دانش‌آموزان را در مورد دانش‌آموزانی که ممکن است تمایل به خودکشی داشته باشند، دریافت کرده و روی آنها کار کنند. این فرد اغلب روانشناس مدرسه، مشاور، پرستار یا مددکار اجتماعی است.

۳. بر دانش‌آموز نظارت داشته باشید. بهترین راه این است که همیشه در تمام مراحل کار، دانش آموز را در مورد کاری که قصد انجام آن را دارید، مطلع کنید. در صورت لزوم، از دانش‌آموز بخواهید تا شما را همراهی و کمک کند. تحت هیچ شرایطی نباید به دانش‌آموز اجازه داده شود که مدرسه را ترک کند یا تنها بماند (حتی در دستشویی). دانش‌آموز را تا زمانی که والدین، متخصص سلامت روان یا نماینده‌ی مجری قانون مسئولیت وی را بپذیرند، زیر نظر داشته و از امنیت او اطمینان حاصل کنید.

۴. یک سیستم حمایتی آماده کنید. بررسی سیستم حمایت دانش‌آموزان به ارزیابی میزان خطری که برای آنها وجود دارد، کمک می‌کند. اغلب، معقول آن است که فقط از دانش‌آموز سوال کنید “دوست داری چه کسی الان کنارت باشد، یا فکر می‌کنی چه کسی الان به خاطر تو اینجا خواهد بود؟” و آن وقت به او کمک کنید تا به حامی مورد نظرش دست یابد. برای وی مهم است که احساس کند تا حدی بر سرنوشتش کنترل دارد.

۵. قرارداد «خودکشی- نه». قراردادهای «خودکشی- نه» نشان داده‌اند که در پیش‌گیری از خودکشی جوانان مؤثر بوده‌اند. در مواردی که خطر خودکشی به اندازه‌ای پایین ارزیابی شده که نیاز به درمان فوری نباشد (مثل زمانی که فقط ایده‌ی خودکشی وجود دارد و برای آن برنامه‌ریزی نشده است)، باز هم وجود قرارداد خودکشی-نه، توصیه می‌شود تا در صورتی‌که در آینده احتمال خطر خودکشی افزایش یافت، تدبیر و چاره‌ای برای دانش آموز فراهم شود. چنین قراردادی یک توافق‌نامه‌ی شخصی است که رفتارهای متمایل به خودکشی را تا زمانِ دریافت کمک، به تعویق می‌اندازد. این قرارداد همچنین می‌تواند به عنوان یک ابزار ارزیابی مناسب به کار برود. اگر دانش آموزی حاضر به امضاء قرارداد نباشد، تضمینی هم نیست که به خودش آسیبی نرساند. در این صورت، بلافاصله ارزیابی به سمت “خطر زیاد” صعود کرده و تا زمانی که والدین دانش‌آموز، مسئولیت اقدام فوری برای ارزیابی روانی او را به عهده بگیرند، باید تحت نظارت باشد.

۶. محیط را در برابر خودکشی ایمن کنید. فرزند شما چه در خطر قریب‌الوقوع باشد و چه نباشد، توصیه می‌شود خانه و مدرسه را در برابر خودکشی ایمن کنید. بهتر است قبل از این‌که فرزند شما به خانه برگردد و پس از آن نیز، تمام سلاح‌ها، سموم، داروها و وسایل تیز، برداشته شوند یا دور از دسترس قرار بگیرند.

۷. با پلیس تماس بگیرید. تمام تیم‌های بحران مدرسه باید یک نماینده از مجری محلی قانون داشته باشند. اگر دانش‌آموزی مخالفت و ایستادگی کرد، پرخاش‌جو شد یا سعی در فرار داشت، نیروی پلیس می‌تواند کمک بسیار ارزشمندی باشد. در برخی موارد آنها می‌توانند مسوولیت «بازداشت ۷۲ ساعته» را به منظور فراهم کردن امنیت فرد به عهده بگیرند، که در این صورت، فرد جوان به مدت سه روز در بازداشت حمایتی به منظور انجام مشاهدات روانپزشکی، قرار می‌گیرد.

۸. مستند سازی. آموزش و پرورش هر منطقه باید یک فرم مستندسازی تهیه کند تا پرسنلِ پشتیبانی و اعضاء تیم بحران، اقدامات خود را در پاسخ به مراجعه‌ی یک دانش آموز مستعد خودکشی، در آن ثبت کنند.


مدل مداخله در خودکشی

۱. ارزیابی

اغلب از گزارشگران ویژه خواسته می‌شود که ظرف مدت زمان کوتاهی، احتمال خطر را برآورد کنند. بنابراین، ضروری است که پیش‌نویس برآورد احتمال خطر، واجد سؤالات مشخصی باشد تا به سرعت و به شکل قابل اطمینانی اطلاعات مورد نیاز را به دست بیاورد. سؤالات اغلب به موارد زیر اشاره می‌کنند:

چه نشانه‌های هشداردهنده‌ای باعث مراجعه شده است؟
آیا دانش‌آموز به خودکشی فکر کرده است؟ (افکار یا تهدیدِ صرف، چه مستقیم و چه غیرمستقیم، ممکن است حاکی از خطر پایین باشند).
آیا دانش‌آموز پیش از این سعی کرده است به خود آسیب برساند؟ (تلاش‌های پیشین می‌تواند گویای خطر پایین باشد).
آیا در حال حاضر دانش‌آموز برنامه‌ای برای آسیب به خود دارد؟
دانش‌آموز قصد دارد از چه شیوه‌ای برای اجرای نقشه‌ی خود استفاده کند و آیا به وسایل مربوطه دسترسی دارد؟ (این سؤالات می‌توانند نشان‌دهنده‌ی خطر بالا باشند).
چه سیستم حمایتی‌ای این کودک را در بر گرفته است (برای تعیین کفایت سیستم حمایتی دانش‌آموز، حضور والدین در پروسه‌ی ارزیابی خطر ضروری است)؟

۲. وظیفه هشدار به والدین

تردیدی نیست که باید والدین را در جریان گذاشت. برای پرداختن به این جنبه از مداخله در خودکشی، باید به چهار پرسش بسیار مهم پرداخت.

اول، آیا والدین در دسترس هستند؟
دوم، آیا والدین در این زمینه کمک و همکاری می‌کنند؟
سوم، والدین چه اطلاعاتی در این زمینه دارند که می‌تواند به ارزیابی خطر کمک کند؟
چهارم، والدین چه بیمه‌ی سلامت روانی (در صورتی که داشته باشند) در اختیار دارند؟

اگر والدین در دسترس باشند و مشارکت کنند و تشخیص حاکی از آن باشد که دانش‌آموز در معرض خطر بالا قرار دارد: روان‌شناس یا مددکار اجتماعی باید خانواده را با توجه به محل سکونتشان و بر مبنای وضعیت بیمه‌ی بهداشت و درمانشان، به منابع اجتماعیِ قابل رجوع متصل کند. روان‌شناس مدرسه باید با اجازه‌ی والدین با مراکز مورد نظر تماس گرفته، اطلاعات مربوط به مراجعه کننده را آماده کند و برای کسب اطمینان نسبت به رسیدن خانواده به مرکز، موضوع را پی‌گیری کند. در صورت لزوم، والدین را در انتقال دانش‌آموز به مرکز مربوطه همراهی کنید. روان‌شناس باید امضای والدین را در فرم انتشار اطلاعات دریافت کرده و به منظور توسعه‌ی برنامه‌ی حمایتی مدرسه، با کارکنان مدرسه در زمینه‌ی کار با والدین همکاری کند. تمام فعالیت‌ها باید مستند شوند.

اگر والدین در دسترس نباشند و تشخیص بر این باشد که دانش‌آموز در معرض خطر بالا قرار دارد: با مسوولیت مدیر مدرسه، دو تن از اعضای تیم بحران باید کودک را تا نزدیک‌ترین اورژانس سلامت روانی همراهی کرده و تمام هماهنگی‌های لازم را با خدمات اجتماعی مرکز مربوطه برای تماس با خانواده‌ی کودک انجام دهند. به عنوان پیشنهاد دیگر، می‌توان از نماینده‌ی مجری قانون در مدرسه، پلیس محلی یا گروه‌های سیار ارائه‌ی خدمات روان‌پزشکی درخواست کرد تا در انتقال جوان مستعد خودکشی کمک کنند.

برخی از والدین تمایلی ندارند که توصیه‌های تیم بحران مبنی بر انجام مشاوره‌ی امن در خارج از مدرسه را برای کودک مستعد خودکشی تا آخر دنبال کنند و ممکن است که نشانه‌های هشداردهنده را ساده انگاشته یا دست کم بگیرند (برای مثال، کودک فقط به منظور جلب توجه این کار را می‌کند). مسایل فرهنگی و زبانی متعددی در این زمینه دخیل هستند.

به والدین فرصت مناسب داده و تشویق‌شان کنید تا پیش از همکاری با تیم بحران برای رفتن به مرحله ی بعدی، پروسه را تا به آخر ادامه دهند. اگر عدم تمایل والدین واقعاً از سر بی‌توجهی بوده و زندگی کودک را به خطر بیاندازد، اعضاء تیم بحران مدرسه باید تصمیم بگیرند که چه زمانی مناسب است تا عدم همکاری والدین را به مراکز حمایت از کودک گزارش دهند.

چنانچه مشخص شود که والدین همکاری نمی‌کنند و خطر اقدام به رفتارهای متمایل به خودکشی در دانش‌آموز بالا است، باید با مجریان محلی قانون یا مراکز خدمات حمایت از کودکان تماس گرفته شود و بی‌توجهی نسبت به کودک و در معرض خطر قرار داشتن او گزارش داده شود.

در صورتی‌که والدین همکاری نکنند و احتمال خطر خودکشی دانش‌آموز پایین ارزیابی شود، توصیه می‌شود به منظور ثبت این که والدین را به موقع در جریان احتمال بروز خودکشی قرار داده بودید، آنها فرم مربوط به ” هشدار در مورد مشاوره ی اضطراری” را امضاء کنند.

گاهی اوقات دانش‌آموز نمی‌خواهد والدینش مطلع شوند. وقتی کودکان در فکر آسیب به خود هستند، درست و منطقی فکر نمی‌کنند و بنابراین احتمالا نمی‌توانند در مورد این‌که واکنش والدین‌شان چه می‌تواند باشد، بهترین قاضی باشند. تیم بحران باید تنها یک تصمیم بگیرد: آیا با مطلع کردن خانواده، کودک در شرایط خطرناک‌تری قرار می‌گیرد؟ در چنین وضعیتی، معمولا به مراکز خدمات حمایت از کودک اطلاع داده می‌شود. والدین همچنان باید مطلع شوند و دریافت واکنش حمایتی والدین می‌تواند چالشی برای کارکنان مدارس باشد.

والدین اغلب اطلاعات حساس و مهمی دارند که برای ارزیابی مناسب از میزان خطر لازم است. بنابراین لحاظ کردن والدین در ارزیابی احتمال خطر بسیار مهم است. این اطلاعات شامل پیشینه‌ی کودک در مدرسه قبلی و تاریخچه‌ی سلامت روانی، پویایی خانواده، حوادث آسیب‌زای اخیر در زندگی دانش‌آموز و سابقه‌ی رفتارهای متمایل به خودکشی وی می‌شوند. مصاحبه با والدین به روان‌شناس کمک می‌کند تا نسبت به سیستم حمایتی‌ای که دانش‌آموز را در برگرفته، ارزیابی مناسبی داشته باشد.

در نهایت، مهم است مشخص شود که والدین/خانواده از چه بیمه‌ی سلامت روانی برخوردار هستند؟ این اطلاعات جهت ارجاعِ خانواده‌ها به مراکز اجتماعی مناسب، لازم است. همه‌ی مصاحبه‌های امروزی مربوط به سلامت روان شامل سؤالاتی در خصوص پوشش بیمه هستند و کاملاً عاقلانه است که روان‌شناس مدرسه از انواع مراکز محلی که این پوشش بیمه‌ای را فراهم می‌کنند، آگاه باشد. اگر دانش‌آموزی به کلینیک فوریت‌های پزشکی فرستاده شود، ممکن است بعداً به انتقال فوری به یک مرکز ارائه کننده‌ی خدمات مربوط به “سازمان حفظ سلامت” نیاز پیدا کند. این مساله نه تنها ممکن است موجب آسیب بیشتر برای دانش‌آموز مستعد خودکشی شود (چرا که نقل و انتقالات اضطراری عمدتا باید با اعمال محدودیت و کنترل صورت گیرد) بلکه هزینه‌ی مالی سنگینی نیز برای والدین در پی دارد. تردیدی نیست که منافع عالیه‌ی کودک و خانواده ایجاب می‌کند که میزان آسیب‌های مربوط به دانش‌آموزی که نیازمند اقدام اضطراری است محدود شود.

۳. وظیفه‌ی معرفی مراکزی برای مراجعه

لازم به تاکید است که قبل از وقوع بحران، باید مراکز خدمات اجتماعی شناسایی و با آنها همکاری شود. توصیه می‌شود جهت تهیه‌ی اطلاعات درست و دقیقی که ممکن است توسط والدین از قلم افتاده یا فراموش شده باشند، نماینده‌ی تیم بحران مدرسه با مراکز مربوطه تماس بگیرد. مناطق آموزش و پرورش موظفند که یا مراکز خدماتی غیرخصوصی و یا کارمزدهای متغیرِ قابل تطبیق با درآمد خانواده را به آنها پیشنهاد دهند.

۴. پیگیری و حمایت از خانواده

در پایان، برای کارکنان مدرسه مهم است که احتمالا با بهره‌گیری از تیم‌های مطالعاتی دانش‌آموزان، اصلاحات مستمری را در برنامه‌های آنها اعمال کنند.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۲۰ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۳:۲۶
  • ۲۴۰ نمایش
  • مشاوران پدیدار

درمان ترس اجتماعی

۱۷
ارديبهشت

برخی افراد از نوعی ترس درونی رنج میبرند و به  نوعی اختلال روانپزشکی دچار هستند می خواهیم عوامل زمینه ساز این عارضه را بررسی کنیم و به رفع آن ها بپردازیم فردی که دچار اضطراب دائمی است چگونه درمان خواهد شد

حتما آدم‌هایی را دیده‌اید که تا از آنها خواسته می‌شود در حضور چند نفر صحبت کنند، ماجرایی بگویند یا مطلبی ارائه بدهند، ناگهان مضطرب می‌شوند، رنگشان سرخ می‌شود و شروع می‌کنند به عرق کردن و لرزیدن و لکنت زبان.این مشکل به اسم «اختلال اضطراب اجتماعی» یا «ترس اجتماعی» در علم روانپزشکی شناخته می‌شود که از‌جمله شایع‌ترین اختلالات اضطرابی است، به گونه‌ای که افراد بسیاری را از طبقه‌های مختلف اقتصادی اجتماعی به خود دچار می‌کند.


دلیل این ترس چیست؟

این اختلال مانند اکثر اختلالات روانپزشکی از ترکیب علل جسمی و روان‌شناختی سرچشمه می‌گیرد. از یک طرف، به دلایل مختلف این باور در طول زندگی در ذهن افراد شکل می‌گیرد که انسان وقتی مورد توجه قرار می‌گیرد، ممکن است به طرز آزارنده و آسیب‌زننده‌ای مورد انتقاد قرار بگیرد و همین باور، سبب ترس شدید از چنین موقعیت‌هایی می‌شود. از طرف دیگر مطالعات اخیر نشان داده که در بخش‌هایی از مغز این افراد عملکرد مطلوب وجود ندارد و بعضی از مواد پروتئینی و هورمونی مغزشان دچار اختلال ترشح شده است. جالب‌تر این که بدانید این اختلال بویژه وقتی منتشر و در موقعیت‌های مختلف باشد، جنبه‌وراثتی قوی دارد. دانستن این نکات می‌تواند به خانواده‌ها کمک کند که نگاه درستی به این اختلال داشته باشند.


از کی شروع می‌شود و به کجا می‌رسد؟

اختلال اضطراب اجتماعی به طور معمول در سنین نوجوانی در افراد آغاز می‌شود و عموما خود را با ناتوانی نوجوان در ارائه درس در کلاس و خواندن کتاب در حضور معلم و همسالان نشان می‌دهد. این نوجوانان با وجود این که درسخوان هستند و در امتحانات کتبی می‌توانند بخوبی پاسخگوی سوالات باشند، ممکن است در پاسخ به سوالات معلم به صورت شفاهی عملکرد بسیار بدی داشته باشند و همین موضوع سبب شود که به اشتباه مورد ملامت قرار بگیرند و اتهام تنبلی به آنها وارد شود. خوب است خانواده‌ها بدانند که این اختلال اگر درمان نشود، معمولا در طول زندگی پایدار می‌ماند و تاثیر بدی بر آینده و زندگی فردی، اجتماعی و شغلی بیمار می‌گذارد. پس شناخت خانواده‌ها از این مشکل و اقدام عاجل برای درمان آن بسیار مهم است.


عواقب این ترس چیست؟

یکی از مهم‌ترین عواملی که می‌توانند سلامت روان یک انسان را تحت تاثیر قرار بدهند، جایگاه او در جمع همسالان و خانواده در دوران کودکی و نوجوانی است. چیزی که در اختلال اضطراب اجتماعی شدیدا آسیب می‌بیند. این افراد در زمانی که نیاز به حمایت و دوستی همکلاسی‌ها و همبازی‌های خود دارند مورد انتقاد و تمسخر قرار می‌گیرند و روابط اجتماعی آنان با مشکلات جدی مواجه می‌شود. این مشکل اگر حل نشود، می‌تواند به مشکلات و بیماری‌های جدی روانپزشکی ازجمله افسردگی و اعتیاد به مواد مخدر و محرک منجر شود که می‌توانند عمیقا به روان یک انسان آسیب برسانند.


خلاصه نقش خانواده‌ها در این اختلال

نقش مهم و موثر خانواده‌ها، توجه به علائم ذکر شده از این اختلال در میان نوجوانان و کودکان است. خانواده‌ها همچنین در این مسیر باید به هشدارهایی که از طرف معلمان داده می‌شود، توجه ویژه داشته باشند. نقش موثر دیگر ایشان اقدام فوری برای درمان فرد است و کمک به این که او بتواند بموقع به روانپزشک یا روان‌شناس مراجعه کند. البته خوب است بدانید اگرچه درمان بیماران در دوره کودکی و نوجوانی موثرتر و کمک‌کننده‌تر است، اما اگر فردی بزرگسال نیز از این اختلال رنج می‌برد، می‌تواند با مراجعه به روانپزشک یا روان‌شناس، درمان شود و در سال‌های باقیمانده از عمر خود از تجربه شیرین تعامل با دیگران لذت ببرد.


آیا دارو نیاز هست؟

دارو ‌درمانی، درمان اصلی این اختلال نیست و همان‌گونه که ذکر شد، درمان اصلی در این میان رفتاردرمانی توسط روانپزشک یا روان‌شناس بالینی است، اما گاهی پیش می‌آید که این اختلال به حدی آسیب‌زاست که مشارکت فرد در رفتاردرمانی را عملا غیرممکن می‌سازد یا این‌که به دلایلی نیاز هست فرد درمانی سریع بگیرد، چرا که رفتاردرمانی ممکن است زمانبر باشد. در این شرایط عموما دارو به عنوان درمان کمکی استفاده می‌شود، ولی به محض تاثیر رفتاردرمانی و بهبود مناسب، البته حتما با نظر روانپزشک، می‌تواند بتدریج کم و نهایتا قطع شود.


درمان این اختلال چگونه است؟

درمان اصلی در این اختلال، استفاده از نوعی روش رفتاردرمانی به نام مواجهه‌سازی است. به‌طور خلاصه این روش، براساس این یافته علمی شکل گرفته است که اگر فرد در موقعیتی که از آن هراس دارد مکررا قرار بگیرد، پس از چندی اضطراب او کاهش می‌یابد و نهایتا از بین می‌رود. نکته مهم در این میان این است که اجتناب از موقعیت‌های جمعی و اضطراب‌زا مهم‌ترین عامل تداوم‌بخش این اختلال است و چه بسیار خانواده‌هایی که به خیال دلسوزی و مراقبت از کودک خود، سعی می‌کنند با رایزنی با اولیای مدرسه جلوی قرارگیری نوجوان در این موقعیت‌ها را بگیرند. غافل از این که این مسیر نتیجه‌ای جز مزمن شدن اختلال و عوارضی که به آن اشاره شد، ندارد.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۲:۱۸
  • ۲۲۳ نمایش
  • مشاوران پدیدار